loading...

*BTS storyland*

Content extracted from http://btsstoryland.blog.ir/rss/?1748496017

بازدید : 1701
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 20:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

*BTS storyland*

*BTS storyland*

امروز هم بعد از این که کارم رو تموم کردم بلافاصله برگشتم خونه از همون لحظه که از در وارد شدم،

وقتشه که زمانی رو به خودم بودن اختصاص بدم یه اتاق پر از سکوت پوچ،

بعد از دوش گرفتن،

روزم رو با الکل ضدعفونی میکنم ممکنه الکل،

آخرِ روزی که حتی درست یادم نمیاد من یجورایی تونستم این روز خسته‌کننده رو مدیریت کنم ،

آه روزای پرمشغله‌ی هفته،

سه یا چهار روزی میشن،

آه قبل از خواب به مقدار مناسبی غذا میخورم ولی هیچ جوره خوابم نمیاد راجع به کارای فردا،

همون فردا فکر میکنم به دَرَک،‌

اصلا مهم نیست الان حس میکنم دارم پرواز میکنم

الان حس میکنم دارم پرواز میکنم

همراه غذا نوشیدنی نمیخورم،

چون میترسم اگه چیز دیگه‌ای بریزم اون تو،

بالا بیارم همونطور که دارم اثر الکل رو حس میکنم،

نسبت به زندگیم رو راست تر میشم اوه آره پول،

افتخار ،

ثروت،

جایزه و استادیوم ...

گاهی اوقات ازشون میترسم حس میکنم میخوام فرار کنم اممم فکر میکردم اگه سوپراستار بشم هر روز پارتی میگیرم

آرمان داره پشت سر واقعیت رو به آسودگی چنگ میزنه

به هرحال مهم نیست

فردا هم میاد و یه بار دیگه میره

منِ اینطوری و توئه اونطوری،

جفتمون داریم روزهارو تحمل میکنیم

الان حس میکنم دارم پرواز میکنم

الان حس میکنم دارم پرواز میکنم

بازدید : 1693
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 20:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

*BTS storyland*

*BTS storyland*

آره، آره وزش ملایم باد گذشتن مردم از کنار هم یکی شدن مردم با هم دیگه من چجور آدمیم؟

آدم خوبیم؟

یا آدم بدیم؟

ارزیابی‌های مختلفی براش هست

منم فقط یه آدمم همه باید زندگی کنن

همه باید عشق بورزن

همه باید امیدوار باشن

باید فراموش کرد مردم عوض میشن،

همونطور که من عوض شدم هیچی تو زندگی این دنیا ابدی نیست

همه چیز یه اتفاق گذراست ممم چرا انقدر جدی؟

چرا انقدر جدی؟

چرا انقدر جدی؟

ممم من زیادی جدیم؟

من زیادی جدیم؟

من زیادی،

من زیادی خب که چی اگه میگذره،

خب که چی خب که چی اگه آسیب دیدی،

خب که چی گاهی اوقات ممکنه دوباره آسیب ببینی گاهی ممکنه اشک بریزی چون ناراحتی خب که چی اگه اینجوری زندگی کنی،

خب که چی روان مثل روان بودن آب یه چیزی ممکنه اونجا تهش باشه یه زندگی خاص،

یه زندگی معمولی،

به نوبه خودش فقط خوبی رو دوست دارن خوبی رو دوست دارن* فقط جوری پیش نمیره که تو میخوای همه با سختی زندگی میکنن

تکرار موقعیت‌های پر از کشمکش زندگی رو خسته کننده میکنن مردم اینجورین اگه نداریش،

میخوای داشتی باشیش؛

اگه داشته باشیش،

نمیخوایش کی گفته آدما نماد عقل و دانایین؟

جوری که من میبینم،

مطمئنم نماد تاسف و پشیمونین مردم عوض میشن،

همونطور که تو عوض شدی هیچی تو زندگی این دنیا ابدی نیست همه چیز یه اتفاق گذراست

چیزی که برای تو عادیه برای من خاصه چیزی که برای تو خاصه برای من عادیه

چیزی که برای من عادیه برای تو خاصه چیزی که برای من خاصه برای تو عادیه

خب که چی اگه میگذره،

خب که چی خب که چی اگه آسیب دیدی،

خب که چی گاهی اوقات ممکنه دوباره آسیب ببینی

گاهی ممکنه اشک بریزی چون ناراحتی خب که چی

اگه اینجوری زندگی کنی،

خب که چی

*’فقط خوبی رو دوست دارن’ میتونه معنی‌های مختلفی بده مثل “مردم فقط چیزای خوب رو دوست دارن” یا “مردم فقط دوست دارن خوب باشن”

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 48
  • بازدید کننده امروز : 49
  • باردید دیروز : 36
  • بازدید کننده دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 207
  • بازدید ماه : 49
  • بازدید سال : 5951
  • بازدید کلی : 95156
  • کدهای اختصاصی